تشک بازی
عزیزم امروز تشک بازیتو اوردم و افتتاحش کردیم . انقدر ذوق کردی که نگو .همش میخواستی با دستای کوچولوت عروسکاشو بگیری که نمیتونستی و جیغت می رفت هوا. قربون اون صدای کلفتت بشم مادرررررررررر دیشبم مثل اقاها از 9 شب خوابیدی و 1 شب پاشدی شیرخوردی دوباره خوابیدی تا 5 صبح . بعدشم خوابیدی تا 8 و دیگه سپردمت به بابایی و نفهمیدم چی شد. الهی قربونت برم پسملی مامانی این عکسم واسه پز دادن مژه هاس خوشگلت می زارم ...
نویسنده :
مامان مژگان
22:49